تموم شدن یه دوست خوب
هر کسی ممکنه دنبال یه کتاب خوب بگرده، ممکنه این کتاب خوب نایاب باشه، سعی می کنه به هر روشی که شده اونو پیدا کنه، تو کتابخونه فایده نداره چون برای خودش نیست، همه تلاش شو می کنه اونو برای خودش داشته باشه، حالا بعد از این همه وقت که اونو داره می زاره جلوش و نگاهش می کنه، یواشکی از خودش، به یه جاهایی از کتاب نوک می زنه، اما دلش نمی یاد از اول شروع کنه بخوندش...می ترسه که کتاب خوبش به آخر برسه، اون یه نفر این تموم شدن رو دوست نداره.